۲۵ خرداد ۱۳۸۶، ۱۲:۵۳

/ مرور رویدادهای فرهنگی هنری هفته گذشته /

سینماگران به جنگ قاچاقچیان می‌روند

سینماگران به جنگ قاچاقچیان می‌روند

دور جدید قاچاق فیلم‌های ایرانی، تشکیل کمیته ساماندهی اعتراض صنوف سینمایی و واکنش تهیه‌کنندگان به قاچاق فیلم، نشست جنجالی "اخراجی‌ها" و سفر مستندسازان به آمریکا از سایه روشن‌های فرهنگ و هنر در هفته گذشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، در پی سلسله برنامه های از پیش طراحی شده و دقیق برای قاچاق فیلم های در حال اکران سینمای کشور که هر هفته و با اکران فیلم جدید با نمونه های بدیع آن برخورد می کنیم، هفته گذشته شاهد رویکردی تازه در این حوزه بودیم. برنامه ریزی سوداگران این حیطه تا جایی پیش رفته که همزمان با اکران فیلم "اگه می تونی منو بگیر" شاهد احمدلو، سی دی های قاچاق فیلم به بازار آمد ... از همان اولین روز!

به نظر می آید سیر این روند بدل شده به نوعی برگ زدن پی در پی سوداگران نه به اهالی سینما بلکه به سینمای ایران. سینمایی که بدون واکنش نظاره گر شگرد بعدی برای نابودی است. سینمایی که شاهد زوال خود است، ولی کاری هم از دستش برنمی آید. اینجاست که باید صحبت های تهیه کننده "نقاب" را جدی گرفت که حرفش مبنی بر حضور سی دی های "رئیس" و "سنتوری" در بازار چندان جدی گرفته نشد. آشتیانی پور اعتقاد داشت سوداگران منتظرند فیلم های مورد نظر اکران شوند تا سی دی قاچاق آنها را هم وارد بازار کنند و نوعی بازار گرمی ایجاد شود.

هنوز زمان چندانی نگذشت که در مورد فیلم "اگه می تونی منو بگیر" این فرضیه بدل به واقعیت شد و خبرهایی که از گوشه و کنار به گوش می رسد حاکی از این است که سوداگران این بار زمان را برای اکران فیلم های مورد نظر از دست نداده و سی دی فیلم های اکران نشده را وارد بازار کرده اند. هر چند فعلا صحبت از وجود بخشی از این فیلم ها یا تیزر آنها در سی دی های قاچاق موجود در بازار است، ولی به هر حال این حریم ناامن نه لایق سینمای ایران است نه سینماگران آن.

* شنبه هفته گذشته نخستین جلسه کمیته ساماندهی اعتراض صنوف سینمایی به ناامنی محصولات فرهنگی با حضور رضا میرکریمی، علی معلم، رویا تیموریان، فرشته طائرپور، امین تارخ، منوچهر شاهسواری، سیروس الوند، علی آشتیانی پور، علیرضا داودنژاد، ابوالحسن داودی، علیرضا رئیسیان، منوچهر محمدی و محمد بزرگ نیا در خانه سینما برگزار شد.

این جلسه که قرار بود به صورت علنی برگزار شود و به همین دلیل هم خبرنگاران در صحن خانه سینما حضور داشتند، به دلایلی نامعلوم به صورت غیرعلنی و پشت درهای بسته برگزار شد و طبعاً کم و کیف آنچه در جلسه گذشت از نظر عموم پنهان ماند! اما در پایان نائب رئیس و سخنگوی هیئت مدیره خانه سینما در جمع خبرنگاران حضور یافت و مسئله را اینگونه حل و فصل کرد: "امروز اولین جلسه این کمیته برای بررسی های لازم با حضور سینماگران برگزار شد. بخشی از بحث های این جلسه هم از جهاتی قابلیت بروز بیرونی نخواهد داشت."

هر چند هنوز هم این بخش از رویکرد کمیته ساماندهی در ابهام است، ولی باید این نکته را اضافه کرد که ادامه صحبت های سخنگوی خانه سینما چیزی جز یک نشست مطبوعاتی یکطرفه نبود و جز خبر تجمع بزرگ هفته آینده از طرف جامعه سینمایی کشور که جزئیاتش به جلسه روز چهارشنبه موکول شد، نکته ای تازه نداشت. حمایت نهادهایی رسمی چون وزارت ارشاد، قوه قضائیه، مجلس، کمیسیون فرهنگی و نیروی انتظامی هم تنها به عنوان حمایتی که اگر انجام شود این کمیته را در رسیدن به اهداف خود یاری خواهد کرد، مطرح شد.

جلسه روز چهارشنبه با حضور علی معلم، رضا میرکریمی، فرهاد توحیدی، فرشته طائرپور، علیرضا داودنژاد، علیرضا رئیسیان، منوچهر شاهسواری، امین تارخ، رضا کیانیان، پرویز پرستویی، ابوالحسن داودی، منوچهر محمدی، سیدضیاء هاشمی و جمعی از خبرنگاران برگزار شد.

در این جلسه هم ضمن مشخص شدن روز سه شنبه 29 خرداد برای تجمع در موزه سینما به برخورد روشن و قانونی و همکاری قوه قضائیه، مجلس شورای اسلامی، شهرداری و سایر نهادهای مرتبط و همچنین رسانه های گروهی و صدا و سیما جهت عزمی جدی برای مقابله با این معضل صحه گذاشته و از مسئولان وزارت ارشاد، اعضا کمیسیون فرهنگی مجلس، اعضا شورای شهر و نیروی انتظامی دعوت شد با حضور در این تجمع همکاری خود را با اهالی سینما اعلام کنند.

هر چند شکل گیری این حرکت های منسجم و جهت دار می تواند به نهادینه شدن فرهنگی آنها کمک کند، ولی به نظر می آید آنچه سینمای در حال احتضار ایران در چنین شرایطی به آن نیاز دارد، چیزی بیش از این حرکت های نمادین است. چیزی حتی بیش از همکاری چند نهاد مرتبط و غیرمرتبط و حتی چیزی بیش از توقف تولید در سینمای ایران ... سینمای ایران خود در آستانه توقف است!

* یکشنبه هفته گذشته جمعی از تهیه کنندگان سینما در واکنش به گسترش قاچاق فیلم ها، خواستار اعلام نظر اتحادیه در مورد توقف کامل تولید فیلم های سینمایی شدند. در این جلسه به خواست 12 تهیه کننده حاضر در جلسه شورای مرکزی اتحادیه، مقرر شد این موضوع مورد بحث و بررسی قرار گیرد، به خصوص پیامد بیکاری اعضا 21 صنف با توقف تولید سینمای ایران.

در این تصمیم گیری آنچه بیش از پیش برجسته می شود، تکیه بر اولین و سریع ترین تصمیم و واکنش است. تصمیم توقف تولید در سینمای ایران که اول از همه به خود تهیه کنندگان و همان 21 صنف مرتبط لطمه وارد می کند. خالی کردن میدان مقابله آن هم به سهل ترین شکل ممکن که می تواند هدف غایی سوداگران پشت پرده قاچاق سی دی محسوب شود.

حرکتی که به سرانجام رسیدن آن، مشابه اُتانازی برای سینمای ایران است. حرکتی که تیر خلاص را حتی زودتر از موعد مقرر به بیمار محتضر وارد می کند. عملی که در پزشکی هم بر سر درست و غلط بودن آن مجادله است، حتی اگر بیمار لاعلاج راضی به مرگ باشد ولی ...  سینمای ایران بیماری محتضر است که با چنین تصمیم گیری های عجولانه بدون آنکه بتواند واکنشی نشان دهد مرگ خود را نظاره گر است ... خودزنی آخرین راه علاج است یا آخرین گام نابودی؟

* حاشیه های پررنگ "اخراجی ها" و موج سواری کارگردانش را هر چقدر هم سعی کنیم نادیده بگیریم، برخی از این اتفاقات خود را تحمیل می کنند. سه شنبه هفته گذشته نشست نقد و بررسی فیلم با حضور حسین معززی نیا، کارگردان و برخی عوامل و طرفداران و مخالفان فیلم در حوزه هنری برگزار شد. جلسه ای که به جنجال کشیده شد و ماجراهایی را در پی داشت که منحصر بفرد است.

آنچه مشخص است اینکه هر کدام از جلسات نقد و بررسی فیلم و گفتگوهای کارگردان قابلیت تبدیل شدن به چنین جنجالی را داشتند، چون کاراکتر کسی که رو به روی منتقد، کارشناس ، پرسشگر و ... نشسته انتقادناپذیر است. اگر هم نشست ها و جلسات قبلی کمتر به این حاشیه ها کشیده شد، باز از ملاحظه کاری طرف های مقابل بوده که با مشاهده گارد بسته کارگردان، تیر پیکان انتقادات خود را منحرف به سویه های دیگر کردند تا مبادا ...

به نظر می آمد این نشست با حضور منتقدی به گونه ای خودی که اتفاقاً کارشناسی عادل و بلد است، بتواند به نتایجی جدید در تحلیل فیلم و مجاب کردن فیلمساز منجر شود. همانطور که معززی نیا هم این نکته را عنوان کرده: "حس می کردم برای اولین بار می شود دور از حاشیه در مورد خود فیلم صحبت کرد. اما پس از شروع جلسه دیدم ایشان باز هم جواب های درستی به سئوالات ما نمی دهد و کماکان مشغول جوسازی است."

همانطور که طرفداران و مخالفان فیلم هم جوگیر شدند و برخوردهایی سهل با موضع خود هر چند موافق و مخالف داشتند. در پایان هم کارگردان ماند و دامنه دار شدن توهم توطئه: "از توزیع سی دی در بهشت زهرا تا آشوب آفرینی در جلسه حوزه هنری، همه نشان از توطئه هایی است که علیه "اخراجی ها" چیده شده است"!

* چندی پیش موسسه آمریکایی "مری دیان" گروهی از مستندسازان ایرانی را برای حضور و نمایش آثارشان به آمریکا دعوت کرده بود که معاونت سینمایی پذیرش این دعوت را صلاح ندانست، به این دلیل که در نمایشگاه آثار نقاشان ایرانی که ماه گذشته از سوی این موسسه در آمریکا برگزار شد، با حضور وزیر خارجه ایالات متحده برخی هنرمندان ایرانی نمایشگاه را ترک کردند.

اما هفته گذشته خبرهایی رسید مبنی بر اینکه از 14 سینماگر دعوت شده، تنها پنج نفر به توصیه معاونت سینمایی عمل کرده و بقیه به آمریکا رفته اند. روابط عمومی معاونت سینمایی و انجمن مستندسازان دوشنبه هفته گذشته این خبر را تکذیب کردند، ولی روز بعد یک روزنامه ضمن تکذیب تکذیبیه معاونت سینمایی و انجمن مستندسازان، اسامی مستندسازانی را که به سفر رفته و کسانی را که نرفته اند انتشار داد.

اینکه نیاز کار خبری در هر حوزه حساس بودن شاخک ها در جذب اخبار مهم و بودار است، ویژگی اولیه یک سرویس خبری است. ولی آنچه این تکذیب، تأیید و تکذیب مجدد را برجسته می کند، نوعی برخورد عجولانه و غیرمسئولانه در انعکاس اخباری است که منبع رسمی ندارد. در انعکاس و رد و تکذیب اینگونه اخبار یک نکته مهم و برجسته هم جلب نظر می کند، اینکه بدانیم بر دوش کدام موج و برای کدام هدف سواری می کنیم؟

کد خبر 502410

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha